...حجــآب دونـه...



107.gif  71.jpg  107.gif

 

 افسران - دین خریده ها و دین فروخته ها !

بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود. صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!» خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم ...

+چادرم

تـاريخ چهار شنبه 19 تير 1392| سـاعت 14:4| نويـسنده زد|♦|

107.gif  71.jpg  107.gif

 

 

 

فکرش را بکن...

 

چند چفیه،
خونی شد،
تا،
چادری، خاکی نشود...
 
 
تـاريخ چهار شنبه 15 خرداد 1392| سـاعت 12:10| نويـسنده زد|♦|

 

سکوت کن!

آروم باش.آهسته!

اینجا غیرت ها دارند می خوابند باید بیدارشان کنیم !!!

خون شهیدانمان را دادیم حالا هم داریم غیرت میدیم!!!

 

غیـــرت ها حراج شـدند..!!

 

تـاريخ سه شنبه 14 خرداد 1392| سـاعت 19:0| نويـسنده زد|♦|

 

 

 

جانبازی است برای خودش این چادر من!

 

 

 

در برابر ترکش های نگاه های مسموم تکه تکه می شود!

 

اما تسلیم هرگز!

 

مقـاومتـ..


برچسب‌ها: مقتدرانه,
تـاريخ شنبه 11 خرداد 1392| سـاعت 18:17| نويـسنده زد|♦|

 چادر مشکی تو برایت امنیت می آورد..

خیالت راحت باشد گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند..

 

  شـاید هم شنل قـرمـزی هـا گرگ مـی شوند...

تـاريخ چهار شنبه 8 خرداد 1392| سـاعت 11:2| نويـسنده زد|♦|
Mosbat

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد